اعتیاد و وابستگی های روانی و عاطفی مضر
تعریف اعتیاد و وابستگیهای روانی مضر:
با توجه به تجربیات بالینی و درمانی که داشته ام بهترین تعریفی که می توان از اعتیاد ارایه داد این است: اعتیاد یعنی وسوسه و هوس روانی برای تجدید خاطرات لذت بخش گذشته و یا فرار از یک فشار درونی و یا بیرونی. در این تعریف متغیرها و یاعواملی که باعث ادامه یک عمل عادت وار یا وسواس گونه و یا اعتیاد گونه می شوند عبارتند از: 1- وسوسه و هوس روانی، 2- خاطرات لذت بخش گذشته، 3- فرار از فشار درونی مانند دردهای جسمانی و بیقراری روانی 4- فشارهای بیرونی نظیر مشکلات اجتماعی و خانوادگی. به اعتقاد من اعتیاد یک وسواس فکری-عملی می باشد. یک فرد که دارای وسواس نجاست می باشد با اینکه از نظر منطقی می داند تمیز است با این حال قادر به کنترل احساس خود نمی باشد. بنابراین می توان گفت یک فرد معتاد دارای اختلال روانی است که به صورت وسواس ذهنی برای مصرف مواد و همچنین فرار از درد جسمانی می باشد. به اعتقاد من ریشه وسواس افسردگی می باشد. به اعتقاد من سوء مصرف مواد در ابتدا شروع، یک عمل بزه کارانه و جرم است. اما پس از آن دیگر نمیتوان گفت که آن فرد مجرم است، بلکه باید به او بعنوان یک بیمار نگریست...
علل اعتیاد و وابستگیهای روانی مضر:
عواملی که باعث اعتیاد به مواد مخدر و یا هر گونه مواد زیان آور می شوند بسیارند. مهمترین عامل اعتیاد افسردگی و عدم اعتماد به نفس می باشد. به اعتقاد من دومین عامل مهم که شاید از عامل اول هم در بروز اعتیاد به مواد مخدر مهمتر باشد، وفور مواد مخدر در جامعه است. عوامل دیگر مداخله گر و یا بوجود آورنده اعتیاد عبارتند از: 1- رسیدن به حالت خوشایند و لذت بخش نََُّـعشه گی که در نتیجه در طولانی مدت باعث افزایش میزان مصرف می گردد 2-بیکاری 3- نبود امکانات تفریحی (حتی افراد تحصیلکرده که امکانات تفریحی برای سپری کردن اوقات فراقتشان ندارند نیز ممکن است به مواد مخدر به منظور داشتن اوقات خوش، روی آورند) 4- فشارهای خانواده 5- اختلالات روانی. مثلا" کسانی که دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی هستند بیشتر به مواد روی می آورند. 6- و بسیاری از عوامل دیگر.
پی آمدهای اعتیاد:
عواقب اعتیاد با توجه به شخصیت، وضعیت اقتصادی و سطح فرهنگی افراد متفاوت است. بهر حال اعتیاد باعث فروپاشی و تخریب خانواده، اختلالات روانی و جنسی، بدبینی و شکاکیت، دزدی و جرم، فساد اخلاقی، گوشه گیری و فرار از جامعه، و بسیاری موارد دیگر می شود.
با توجه به نوع مواد مخدر عواقب روانی و اجتماعی آن نیز متفاوت است. مثلا" کسانیکه شیشه مصرف می کنند دچار بدبینی، سوءظن، و توهم می گردند که مسایل جبران ناپذیری را برای اعضای خانواده و خود بوجود می آورند. متاسفانه کسانیکه از این نوع مواد مصرف می کنند بر این اعتقادند که هیچ گونه اعتیاد و وابستگی ندارند و هر وقت که بخواهند می توانند آن را رها کنند.
اعتیاد و هیپنوتیزم درمانی:
همانطور که در تعریف اعتیاد گفته شد اعتیاد بیشتر یک وسوسه و هوس روانی است تا یک وابستگی جسمانی. بنابراین در درمان آن هم باید وسوسه روانی مصرف مواد را از بین برد در نتیجه به خودی خود فرد میل خود را به مصرف مواد از دست می دهد. یک فرد معتاد که درد و رنج زیادی را برای ترک مواد تحمل می کند اما پس از مدتی مجددا" به آن روی می آورد، این در واقع بمعنای آن است که قدرت اراده آن فرد تحمل مقاومت در برابر وسوسه تجدید حالات لذت بخشی که آن مواد در گذشته برای او ایجاد می کرد را ندارد. در نتیجه مجددا" شروع به مصرف مواد می کند.
بنظر می رسد برای ترک اعتیاد یک روش بسیار خاصی را باید بکار برد تا وسوسه مصرف مواد را از بین برد. بنابر این از آنجاییکه هیپنوتیزم قادر به نفوذ به ذهن نا هشیار فرد می باشد، به همراه مشاوره روانشناسی و روان درمانی بهترین روش برای رهایی از اعتیاد و وابستگی روانی به هر چیز زیان آوری می باشد.