Rate this post
انحراف جنسی کودک آزاری (pedophilia-پدوفیلیا): این انحراف زمانی انحراف محسوب می شود که فرد در تخیلات روانی خود کودک را یک ایده آل جنسی در ذهن خود می پندارد و هنگامی که شرایط مهیا باشد به آن عمل اقدام می ورزد و این یک بیماری روانی است و قابل درمان نیز می باشد. البته کسی که فقط برای یک یا چند بار مرتکب این عمل شود انحراف محسوب نمی گردد. به هر حال این عمل در هر حالت به اعتقاد من جرم محسوب می شود.
تعریف اختلالات جنسی:
 
اختلالات جنسی را می توان به نوعی یک ناتوانی جنسی در مقاربت جنسی موفق با شریک جنسی خود تعریف نمود. که از نظر کیفی یک اختلال با اختلال جنسی دیگر متفاوت است. برای مثال فردی که دارای زود انزالی جنسی است ممکن است قادر به مقاربت جنسی باشد. اما در به رضایت رساندن شریک جنسی خود ناتوان باشد. ولی کسی که به هر دلیلی در هنگام مقاربت در نعوظ جنسی (مردان) ناتوان است این ناتوانی جنسی با ناتوانی در به اوج لذت جنسی رساندن شریک جنسی خود بسیار متفاوت می باشد. انواع اختلالات جنسی عبارتند از: ناتوانی در نعوظ (erection disability) ، اختلالات انزال، مانند زود انزالی، دیر انزالی، بی میلی جنسی، سرد مزاجی جنسی، درد جنسی (واژینیسم)، فوبی جنسی و یا ترس جنسی (ترس از مقاربت که بیشتر مخصوص خانم ها می باشد) و …. .
 
تعریف انحراف جنسی:
 
انحراف جنسی یک اختلال جنسی است که تمایلات جنسی فرد خارج از چارچوب رابطه جنسی طبیعی باشد. برای مثال تمایلات جنسی همجنس خواهانه (به جز افرادی که دارای نقص جسمانی می باشند)، خود ارضایی، مازوخیسم جنسی یا خود آزاری جنسی، سادیسم جنسی یا دیگر آزاری جنسی، فتیشیزم یا شئ پرستی جنسی (لذت جنسی از پای جنس مخالف و اشیا مرتبط)، حیوان خواهی یا زوفیلیا، کودک آزاری یا پدوفیلیا، مبدل پوشی یا ترنسوتیزم، خود نمایی جنسی یا اگزیبیشنیزم، چشم چرانی یا تماشاگری جنسی یا وویریسم  اسکوپوفیلیا و … .
 
علل اختلالات و انحرافات جنسی:
 
بطور کلی علت همه اختلالات و انحرافات جنسی در صورتی که مشکل جسمانی و پزشکی خاصی وجود نداشته باشد بر میگردد به عوامل روانی و تجربیات تلخ و یا شیرین گذشته فردبطور کلی یکی از عوامل مهم اختلالات و حتی انحرافات جنسی عامل افسردگی است (این اظهار نظر با توجه به تجربیات بالینی بسیار زیادی است که تا کنون با افراد مختلفی از این دسته بدست آمده است). به اعتقاد من همانطور که در بخش افسردگی گفته شد افسردگی یک پریشانی روانی است که می تواند هم در رفتار و افکار و احساسات فرد آشکار باشد و یا می تواند بصورت پنهان وجود داشته باشد (مثلا چرا یک فردی که کاملا سرحال و با نشاط است ناگهان میبینیم یکروز بعد خود کشی کرده). بنابراین بسیاری از مشکلات و اختلالات رفتاری و ذهنی در ذهن عامه مردم و حتی شاید بسیاری از متخصصین علوم رفتاری و روانشناسی که  آنرا افسردگی نمی دانند اما در واقع علامتی از افسردگی باشد که فرد آن را دارا می باشد. برای مثال  فردی که دچار افسردگی است این افسردگی حالات بی حوصلگی، بی حالی، لذت نبردن از زندگی و … و همچنین بی میلی و یا مشکلات جنسی (که فرد آنرا افسردگی نمیداند) را بهمراه دارد. دومین عامل اختلالات  و انحرافات جنسی بر می گردد به تجربیات دوران گذشته.تجربیات دوران گذشته در سرنوشت فرد بسیار اثر گذار است. چند مثال برای تفهیم مطلب. پسر بچه چهار ساله ای که در کف اتاق دراز کشیده ناگهان پاهای خواهر خود و ناخن های لاک زده او را می بیند و برایش جذاب و زیبا بنظر می رسد  و آن را می بوسد و یا لیس می زند. این پسر بچه چهار ساله در سن سی سالگی با مشکل فتیشیزم و یا پا پرستی که برایش مشکلات زیادی در ارتباط با جنس مخالف فراهم نموده برای درمان مراجعه می کند که  علایمی  از افسردگی را نیز بهمراه داشت. مردی با همسر خود دچار اختلافات  خانوادگی و نزاع می شود. و پس از مدتی مجددا با هم آشتی می کنند. اما پس از آن بطور کلی تمایل جنسی خود را به همسرش از دست می دهد. جالب اینکه پس از  مدتی با خانمی آشنا میشود و با او ازدواج می کند بدون هیچگونه مشکلی. اما پس از مدتی مجددا بعد  از یک مشاجره و نزاع توان جنسی خود را از دست می دهد. و بسیاری از موارد مشابه دیگر:
 
پیآمدهای اختلالات و انحرافات جنسی:
 
پیامدهای این اختلالات با توجه به مسایل فرهنگی و شخصیتی و یا به عبارتی از فرهنگی به فرهنگ دیگر و از شخصی به شخص دیگر متفاوت می باشد. بطور کلی پیآمدهای اختلالات و انحرافات جنسی باعث افسردگی و حالات روانی مرتبط با آن ، روابط اجتماعی مختل، فرو پاشی کانون گرم خانواده، و مشکلات کاری ویا آینده ای گنگ و تاریک برای آن فرد می گردد.  برای مثال فردی که دارای تمایلات همجنس خواهانه است  ممکن است درفرهنگی دچار افسردگی گردد اما درفرهنگ دیگری دچار چنین اختلال عاطفی نگردد. و همینطور در موارد دیگر.
 
 
 
درمان اختلالات و انحرافات جنسی با هیپنوتیزم درمانی(هیپنوتراپی):
تمامی اختلالاتی که منشاء روانی دارند بوسیله هیپنوتیزم یا هیپنوتراپی و مشاوره روانشناسی و روان درمانی قابل درمان میباشند. همچنین همه اختلالات و انحرافات جنسی همچون ناتوانی جنسی، زود انزالی، دیر انزالی و عدم انزال، بی میلی و سرد مزاجی جنسی ،عدم ارگاسم، ترس یا فوبی جنسی، واژنیسم یا درد جنسی، همچنین انحرافات جنسی مانند تمایلات همجنس گرایانه، وسواس جنسی، فتیشیزم جنسی، مازوخیسم جنسی، سادیسم  جنسی، و غیره  که منشاء  روانی دارند نیز قابل درمان هستند.
مقالات زیر متعلق به افراد و سایت های مختلف دیگر می باشد که به منظور اطلاعات بیشتر برای شما فراهم شده و از لحاظ علمی بودن و یا غیره مسئولیتی متوجه این سایت نیست .
اما اگر به منظور درمان مشکل تان به این سایت مراجعه نموده اید و تا کنون با دیگر روشهای درمانی نتیجه ای نگرفته اید موارد سمت راست سایت را مطالعه نمایید . امیدوارم راهنمای خوبی باشد.
 
کودک آزاری چیست؟
مقدمه:
طبق مادۀ 19 پیمان نامۀ حقوق کودک، دولت های عضو پیمان نامه ملزم هستند همۀ اقدامات قانونی، اداری، اجتماعی و آموزشی لازم را به عمل آورند تا از کودک در برابر همۀ شکل های خشونت جسمی و یا روانی، صدمه یا سوء استفاده، بی توجهی یا سهل انگاری، بدرفتاری یا بهره­ کشی توسط والدین یا سرپرست قانونی یا هر شخص دیگری که عهده ­دار مراقبت از کودک است محافظت کنند.
تحقیقات نشان داده است که کودکان بیشتراز هر جایی در میان خانواده در معرض خطر خشونت و بدرفتاری قرار دارند. در حقیقت احتمال اینکه کودکان توسط اعضای خانواده به قتل برسند، مورد حمله و آزار جنسی قرار گیرند و یا محکوم به تحمل عادات سنتی زیانبار و خشونت روانی گردند بسیار بیشتر از آن است که بیگانگان کودکان را در معرض این خطرات قرار می دهند.
 
خشونت بیرون از خانواده نظیر درگیری کودک در برخوردهای مسلحانه، خشونت های اجتماعی، آدم ربائی، سوء استفادۀ جنسی سازمان یافته همانند روسپیگری، تهیۀ تصاویر نامناسب از کودکان و یا خشونت علیه کودکان توسط سازمان ها و نهاد های اجتماعی و کارفرمایان بصورت تنبیه بدنی، محدودیت های جسمی، زندان انفرادی و سایر اشکال منزوی کردن، اجبار به پوشیدن لباس مشخص، محدودیت ها و یا منع تماس با اعضای خانواده، دشنام، سرکوفت و ریشخند می باشد.
 
رفتار خشونت آمیز در سطح خانواده و یا اجتماع موجب بروز رفتارهای خشونت آمیز در کودکان و نوجوانان می گردد بطوری که گاه کودکان اقدام به اعمال خشونت علیه هم کلاسی ها و یا برادر و خواهر خود می کنند حمل چاقو، پنجه بوکس، زنجیر، زورگویی و قلدری، اذیت و آزار و حملۀ فیزیکی به هم کلاسی ها و اعضاء خانواده، نمونه ای از بروز خشونت در کودکان می باشد.
 
گاهی مشاهده می شود که کودکان آزار دیده علیه خود نیز اعمال خشونت می کنند از آن جمله می توان سوء مصرف دارویی، مصرف مواد مخدر، الکل و حتی خودزنی و یا خودکشی را ذکر نمود. این چرخ را چرخۀ خشونت می نامند.
 
 
 
 
 
 
تعاریف:
 
کودک: مطابق مادۀ اول پیمان نامۀ حقوق کودک، منظور از کودک، هر انسان دارای کمتر از 18سال سن است. در قوانین شرع مقدس اسلام ، پایان کودکی نزد دختر9 سالگی و درپسر15 سال تمام قمری است.
( قانون مدنی مادۀ 1210، به نقل از کتاب کودک آزاری نوشتۀ دکتر عباس آقا بیگلویی و دیگران.)
 
خانواده: طبق تعریف قانون مدنی ایران، خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است و عبارتست از زن و شوهر و فرزندان تحت سرپرستی آنها که با هم زندگی می کنند و تحت ریاست شوهر و پدر هستند.
 
خشونت: عبارتست از هر گونه رفتار عمدی بین افراد که احتمال آسیب جسمی یا روحی را به همراه داشته باشد.
خشونت در خانواده: طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی W.H.O هر گونه رفتار غیر طبیعی که منجر به آزار رساندن به خود و یا دیگران باشد. ( آزار به صورت جسمی، روانی و یا هر دو می باشد. )
 
کودک آزاری: طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، عبارتست از آسیب یا تهدید سلامت جسم و روان و یا سعادت و رفاه و بهزیستی کودک به دست والدین یا افرادی که نسبت به او مسئول هستند.
 
 
 
بررسی ها نشان داده اند مرتکبین کودک آزاری جسمی در 75 درصد موارد، والدین کودک ( بخصوص مادر )، 15درصد سایر وابستگان و 10 درصد مراقبین کودک (  مثل پرستار) بوده اند.
 
انواع کودک آزاری:
 
کودک آزاری جسمی: کودکی که یک بار یا به دفعات مورد ضرب و شتم، آزار و شکنجۀ عمدی قرار می گیرد و عبارتست از حملۀ فیزیکی به کودک، بطوری که می تواند موجب درد، بریدگی، کبودی، شکستگی استخوانی، و سایر جراحات و یا حتی مرگ کودک گردد. اشکال مختلف کودک آزاری جسمی شامل: شلاق زدن، بستن کودک، کوبیدن به دیوار، سوزاندن با آب جوش یا مایعات داغ و تکان دادن شدید می باشد.
 
کودک آزاری جنسی: بکارگیری، استفاده و واداشتن کودک به درگیر شدن با هرگونه رفتار روشن جنسی یا نمایش رفتارهای جنسی، تجاوز، تماس جنسی، فحشاء و هرگونه بهره برداری جنسی از کودکان جهت کسب لذایذ و ارضاء میل جنسی.
 
کودک آزاری عاطفی: هرگونه رفتار نامناسبی که بر عملکرد رفتاری، شناختی، عاطفی و جسمی کودک تأثیر منفی داشته باشد همانند آزارهای کلامی و غیر کلامی، سرزنش یا تحقیر، ناسزا گفتن، مسخره کردن، دست انداختن، مقررات و کنترل شدید و نامعقول، ترساندن مکرر کودک از تنبیه سخت بدنی، انتظارات و برخوردهای نامتناسب با سن و سال کودک، به خدمت گرفتن کودک در جهت ارضاء نیازهای عاطفی خود . پاسخ های رفتاری غیر قابل پیش بینی والدین که باعث بی ثباتی و دگرگونی شناختی کودک شود.
 
کودک آزاری ناشی از غفلت و مسامحه: عبارتست از عدم مراقبت و علاقمندی به کودک شامل محرومیت از نیازهای اساسی همانندغذا، پوشاک و محرومیت از اقداماتی که جهت رشد و نمو طبیعی کودک نیاز هست و یا کودک را در معرض خطر قراردادن ( مانند رها نمودن بچه بدون مراقبت ). مسامحه یا غفلت، بصورت عدم مراقبت کافی جسمانی و بهداشتی و عدم تأمین نیازهای روحی، هیجانی و آموزش کودک، ترک و به حال خود رها کردن کودک، فقدان محبت کافی، صحبت نکردن با کودک، عدم رسیدگی به وضعیت تحصیلی و بی توجهی به ترک مدرسه و کودک را در معرض خطراتی چون سرما و گرما قرار دادن؛ می باشد. به طور کلی ناتوانی یا غافل ماندن والدین از توجه و رسیدگی به نیازهای هیجانی و عاطفی کودک، مسامحۀ عاطفی نامیده می شود.
علل کودک آزاری:
کودک آزاری یک مسئلۀ فرهنگی، اجتماعی، پزشکی است و معمولاً چندین عامل، مشترکا ً در بروز آن نقش دارند.
 
عوامل مربوط به کودک آزاری را می توان به سه گروه عمده تقسیم کرد:
 
الف: علل مربوط به کودک
ب: علل مربوط به والدین
ج: علل محیطی
 
الف: عوامل مربوط به کودک:
1- فرزند اول خانواده بودن.
2- کودکان دارای سن کمتر: خصوصاً بچه های زیر 5 سال در معرض خطر هستند، به طوریکه دوسوم
موارد کودک آزاری جسمی در کودکان زیر3 سال بوده است. مرگ عمدتاً در بچه های زیر یک سال دیده می شود.
3- نارس بودن کودک.
4- داشتن معلولیت جسمی و یا عقب ماندگی ذهنی.
5- بچه های بیش فعال.
6- کودکان سازش ناپذیر، وابسته و تحریک پذیر.
7- کودکانی که دائماً بیمار می شوند و یا از خوردن غذا امتناع می ورزند.
8- کودکان ناخواسته و نامشروع.
9- فرزند خوانده.
10- تک والد.
11- کودکان دارای ظاهر فیزیکی بد (لاغر، زشت و بد­ قیافه).
 
 
 
ب: عوامل مربوط به والدین:
1- فقدان مهارتهای کافی به عنوان والد.
2- خانواده های طرد شده و دارای روابط اجتماعی محدود.
3- داشتن انتظارات غیر واقعی، درک و تصور تحریف شده و اشتباه از توانائی­ های کودک که متناسب با سن اوست.
4- والدینی که به نوعی آزار و بی توجهی را در دوران کودکی خود تجربه نموده اند و یا ارتباط عاطفی
ضعیفی با والدین خود داشته اند.
5- والدینی که بدون تفکر و به طور آنی عمل می کنند و از نظر فکری افرادی نابالغ، خود محور، زود
رنج و حساس هستند.
6- عقب ماندگی ذهنی والدین.
7- اختلالات روانی والدین.
8- اعتیاد به الکل و مواد مخدر والدین.
9- سابقۀ صرع و یا بیماری های مغزی در والدین.
10- پدیدۀ روانی نقش معکوس: در این موارد والدین برای ارضای خود، نیازهای عاطفی خود را از کودک
طلب می کنند و محبتی را که خود از آن محروم بوده اند از فرزندانشان انتظار دارند و در صورت عدم
برآورده شدن توقعات عاطفی خود از سوی کودک، دچار خشم می شوند.
11- والدینی که به سرگرمی های خود ( سینما، مهمانی و …) دلبستگی شدید دارند و نمی توانند از آنها چشم پوشی کنند.
12- والدینی که دمدمی مزاج هستند و زود به خشم می آیند.
13- عدم رضایت از زندگی و یا حاملگی پی در پی و ناخواسته.
14- والدینی که تنبیه کودک را نوعی آموزش انضباطی می دانند.
15- تک والد بودن.
16- سن پائین والدین.
17- والدین سخت گیر و جدی که تمایل به تسلط کامل به همه چیز دارند.
18- تفاوت های شدید فرهنگی بین والدین.
19- بیسوادی و همچنین فقدان آموزش های لازم نزد والدین در خصوص چگونگی رفتار با همسر و نحوۀ رفتار صحیح با فرزندان.
20- فقدان برنامه ریزی تنظیم خانواده.
 
ج: عوامل محیطی و اجتماعی
1- خانواده های با محرومیت های اجتماعی، طرد شده از اقوام و اجتماع.
2- خانواده های پر جمعیت و شلوغ، پرمشکل و ناسازگار.
3- صنعتی شدن جوامع، کودک آزاری در کشورهای صنعتی شیوع بیشتری دارد.
4- فشارهای اقتصادی، سیاسی، بیکاری و تورم.
5- وجود قوانین مبنی بر مجاز شمردن تنبیه بدنی جهت تربیت و ایجاد نظم.
6-  فقدان حمایت های اجتماعی.
 
 
والدینی که با کودک خود بدرفتاری می کنند مربوط به طبقه، نژاد یا مکان جغرافیایی خاصی نیستند و از مذهب، تحصیلات، شغل و وضعیت اجتماعی گوناگونی برخوردارند. بنابراین کودک آزاری در تمامی گروه های اجتماعی دیده می شود.
 
اکثر آسیب های کودکان از طرف کسانی است که به آنها اعتماد دارند.
 
علائم و نشانه ها:
 
الف: کودک آزاری عاطفی:
1- کودک بازی نمی کند.
2- منفعل و دائم در حال شکایت است و یا حالت تهاجمی و یا بی اعتنایی دارد.
3- اعتماد به نفس بسیار پائین.
4- بندرت می خندد.
5- مهارت های اجتماعی کمی دارد.
6- از ارتباط با دیگران خودداری می کند و نگاهش را می دزدد.
7- دائما سعی در جلب حمایت دیگران دارد.
8- با اکراه غذا می خورد.
9- پس رفت به دوران اولیۀ کودکی مثل مکیدن انگشت.
10- اشکال در خوابیدن.
11- توصیف خود با واژه های منفی و تحقیرآمیز.
12- بی میلی نسبت به برنامه های خانواده.
13- والدین از کودک انتظارات غیر واقعی دارند.
14- والدین انتظار دارند که کودک نیازهای هیجانی و روحی آنان را برآورده سازد.
15- عدم علاقمندی والدین به کودک.
16- فقدان دانش و مهارت والدین جهت پرورش کودک.
17- والدین به نیازهای خود توجه بیشتر دارند تا نیازهای کودک.
18- والدین کودک را دائماً سرزنش می کنند.
19- والدین با کلمات تحقیرآمیز با کودک خود سخن می گویند.
 
ب: کودک آزاری جسمی:
1- احتیاط فراوان در تماس فیزیکی با بالغین.
2- کنار کشیدن و یا حالت دفاعی گرفتن ناشی از ترس در پاسخ به حرکت ناگهانی بزرگسالان.
3- تغییرات شدید رفتاری بهمراه واپس روی ها.
4- حالت گوشه گیری یا پرخاشگری شدید.
5- ترس شدید از والدین.
6- هنگام صدا کردن بسیار سریع خود را می رسانند.
7-غالباً دیر به مدرسه می آیند و زیاد غیبت می کنند.
8- درخواست غذا از دیگران یا اقدام به دزدی مواد غذایی می کنند.
9- اعلام می کنند که از سوی والدین کتک می خورند.
10- برای علت ایجاد آسیب های بدنی خود دلایل نامتناسب، مختلف و ناباورانه می آورند.
11- سئوالاتی مثل: می توانم با شما زندگی کنم؟ می توانم بیایم خانۀ شما؟ دارند و گاهی مکرراً  اعلام می کنند که  پدر یا مادرم مرا دوست ندارد.
12- گاهی می گویند مکان مناسبی برای خواب نداشته اند و یا به اندازۀ کافی غذا نخورده اند.
13- خانۀ این کودکان وضعیت به هم ریخته دارد.
14- خانوادۀ این کودکان رفت و آمد محدود و کمی دارند و معمولاً اجتماع گریزند.
15- والدین نمی گذارند کودکان با دوستانشان رفت و آمد کنند.
16- والدین به مدرسه (مهد) سرکشی نمی کنند و نسبت به وضعیت تحصیلی کودک خود بی توجهند.
17- والدین نمی گذارند کودک در فعالیت های اجتماعی مدرسه شرکت کند.
18- والدین توضیحی برای صدمات بدنی ایجاد شده در کودک ندارند و سعی در مخفی کردن جراحت ها دارند.
19- والدین، کودک خود را شرور و اصلاح ناپذیر معرفی می کنند.
20- والدین در صحبت کردن از کلمات تحقیرآمیز و توهین آمیز استفاده می کنند.
 
ب: کودک آزاری جنسی:
1- بارداری در کودکان دختر که به سن بلوغ رسیده اند.
2- علائم و نشانه های بیماری های مقاربتی.
3- ادرار خونی.
4- کبودی و تورم در ناحیۀ تناسلی.
5- وجود خون و چرک در ناحیۀ تناسلی.
6- وجود ناراحتی و شکایت کودک از ناحیۀ تناسلی بدون وجود علت فیزیکی واضح.
7- تغییر رنگ در لباس های زیر.
8- خونریزی از ناحیۀ مقعد.
9- خاراندن مکرر ناحیۀ تناسلی.
10- اشکال در نشستن روی صندلی.
11- از دست دادن ناگهانی اشتها.
12- دیدن کابوس های شبانه.
13- حالت گوشه گیری و یا پرخاشگری شدید بطور ناگهانی.
14- فقدان ناگهانی علاقه به زندگی.
15- پس رفت به سوی رفتارهای بچه گانه مثل خیس کردن رختخواب، مکیدن انگشت و گریۀ بیش از حد.
16- شکایت از درد ناحیۀ تناسلی.
17- اعلام اینکه فلان کس مرا لمس می کند.
18- اعلام تماس جنسی با اشخاص.
19- اعلام داشتن یک بازی پنهانی با افراد بزرگسال.
20- اعلام ترسیدن از تنها ماندن با بزرگسالان.
 
 
 
 
 
درمان:
بعضی از متخصصین مهمترین اقدام را درمان والدین می دانند، اما درمان کودک نیز ضروری است. درمان به صورت گروهی است و متخصصین روانپزشکی اطفال، متخصص پزشکی قانونی، پزشک متخصص اطفال، مددکار اجتماعی و روان شناس در گروه درمان شرکت دارند.
اصول درمان شامل حمایت از کودک، مراقبت و روان درمانی گروهی و خانواده درمانی می باشد. خصوصاً در موارد کودک آزاری روحی، نیاز به بررسی وارزیابی روانشناختی کودک می باشد. همچنین درمان اختصاصی برای اختلالات روحی و رفع ترس و اضطراب و برگرداندن اعتماد به نفس به کودک، بهبود اختلالات خواب و تغذیه ای، درمان خیس کردن رختخواب، بهبود توجه و صحبت کردن کودک ضرورت دارد. برای درمان والدین سه نکته را باید در نظر داشت:
 
الف: حذف یا تعدیل عوامل استرس زای محیطی و اجتماعی.
ب: روان درمانی.
ج: آموزش تکنیک های رفتاری به والدین.
 
 
راهکارهای اساسی در پیشگیری از خشونت علیه کودکان:
 
1- ثبت دقیق تمامی موارد تولد نوزادان در اسرع وقت: بطوریکه مانع نوزاد کشی، فروش کودک و ربوده شدن، گردد.
2- بازنگری و اصلاح قوانین موجود در بارۀ حقوق کودکان و تصویب قوانین بازدارنده از تنبیه بدنی و
سوء استفاده از کودکان.
3- اقدام جهت رشد آگاهی جامعه و والدین در خصوص حقوق کودک.
4- ممنوعیت استفاده از خشونت برای اهداف آموزشی در خانواده و مدارس.
5-  اقدام مناسب و مؤثر جهت زدودن روش های سنتی ای که به بهداشت و سلامت جسمی و روانی کودک آسیب می رساند.
6- منع قانونی اعمال خشونت در سازمان ها و نهادها مثل زندان ها، مدارس، مهدهای کودک و سایر مؤسسات.
7-اقدام به پیشگیری از بروز خشونت در تمامی خدمات و امور مربوط به کودکان و خانواده های آنان.
8- مطرود شمردن کلیۀ اشکال خشونت در میان افراد توسط رهبران فکری و مسئولین جامعه به طور
مستمر.
9- رفع هرگونه نابرابری و تبعیض در مورد کودکان.
10- ارتقاء سطح خدمات بهداشتی.
11- ارتقاء سطح آموزشی و امکانات تفریحی کودکان.
12- اجرای برنامۀ آگاه سازی و ارائۀ اطلاعات به والدین.
13- اصلاح نظام دادگستری ویژۀ نوجوانان منطبق با مقررات پیمان نامۀ حقوق کودک.
14- عدم پخش برنامه ها و تصاویر خشونت آمیز از طریق رسانه ها.
15- داشتن تعریف یکسان از کودک و کودک آزاری در قوانین.
16- دسترسی کودکان به مراکز مشاوره از طریق تلفن، مراجعۀ حضوری و مکاتبه ای.
17- تعیین معیارهای جدا کردن اجباری کودک از خانواده در مواقع بحرانی.
18- اجرای برنامه های پیشگیرانه با هدف تشویق کودکان به محافظت از خود در برابر خشونت.
19- برقراری یک سیستم گزارش­ دهی دائمی در سطح کشور برای موارد سوء استفاده و آزار کودکان.
20- تلاش در جهت کاهش فقر، اعتیاد و بیکاری