Rate this page

خجالت و ترس های اجتماعی(عدم اعتماد به نفس در روابط اجتماعی)

تعریف خجالت و ترسهای اجتماعی:

خجالت یک حالت روانی است که فرد در بیان احساسات و خواسته های خود در بعضی از جمع ها دچار ترس و عدم تعادل روانی و جسمانی می گردد. برای مثال ترس از وارد شدن در جمعی که تعدادی افراد آشنا و یا ناآشنا در آنجا حضور دارند. در واقع میتوان با چنین تعریفی خجالت را مترادف با ترس دانست(در این جا خجالت زیر مجموعه ترس میباشد. در واقع ترس معانی وسیعتری را دارا میباشد.). خجالت را میتوان به نوعی عدم اعتماد به نفس در روابط اجتماعی دانست.

علل خجالت و ترس از جمع:

علت ترس و یا خجالت در جمع و ابراز وجود در آن بر می گردد به تجربیات تلخ گذشته و تربیت دوران کودکی فرد. افرادی که در دوران کودکی والدین خشن و سختگیر داشته اند و آن والدین در تربیت کودکان خود از آداب و معاشرت سختگیرانه استفاده نموده اند مستعد خجالت و ترس در جمع می شوند. البته کودکانی که در کودکی بسیار مودب می باشند و به دلیل مودب بودنشان از ابراز وجود خودداری می نمایند و والدین سختگیر اینگونه رفتارها را جزء ویژگیهای مثبت کودکان خود می نامند نیز ممکن است اینگونه رفتارها را در آینده از خود بروز دهند.

پیامدها و عواقب خجالت و ترس از جمع:

درنتیجه ,خجالت و ترس از جمع باعث از بین رفتن اعتماد به نفس و خود باوری فرد شده در نتیجه باعث توقف پیشرفت اجتماعی او می شود . نام دیگر ترس یا اضطراب اجتماعی ( social phobia ) یا ( social anxiety ) می باشد . افرادی که دارای مشکل خجالت در جمع و یا سوشیال فوبیا هستند با توجه به شخصیت شان علائم متفاوتی را از خود در روابط اجتماعی نشان می دهند . بطور کلی علائم فیزیولوژیکی و روانی زیادی وجود دارد . برای مثال عرق کردن -دل پیچه – لرزش اندام – بی حس شدن – از دست دادن تمرکز حواس – دچار لکنت شدن – گر گرفتن – کلافه شدن و غیره. در نهایت افرادی که دارای خجالت، ترس از جمع و یا عدم اعتماد به نفس در روابط اجتماعی می باشند دچار اختلالات عاطفی و رفتاری گوناگونی چون افسردگی، استرس و اضطراب، اعتیاد و غیره می شوند.

درمان خجالت و ترس از جمع:

بسیاری از افرادی که دارای خجالت و ترس از جمع هستند و یا به عبارتی اعتماد به نفس لازم در ابراز وجود در روابط اجتماعی را ندارند و دچار استرس و اضطراب میگردند . اگر چه فنون درمانی روانشناسی چون شناخت درمانی، رفتار درمانی و روانکاوی میتواند به فرد کمک نماید تا نسبت به مشکلات خویش شناخت پیدا کرده و راهبردهایی را برای کاهش اضطراب خویش بکار گیرد. با اینحال از آنجایی که ریشه این مشکلات در اعماق ذهن ناهشیار نهفته است هیپنوتیزم درمانی به کمک دیگر روشهای روانشناسی میتواند قویترین ابزار درمانی باشد.

مطالب دیگران :

بزرگ ترین دشمن انسان ترس است، چنانچه همه، این ضرب المثل معروف را شنیده اید که «ترس برادر مرگ است!» بله این جمله، بسیار صحیح و مهم است؛ چرا که اگر شخص از هر چیز یا هر کس، ترس داشته باشد، از او دور شده و در مقابل آن شیء یا شخص دست به هیچ اقدامی نمی زند؛ او مجبور است در تمام زندگی خویش، تابع دیگران باشد و همیشه در یک سطح، باقی مانده و درجا بزند. البته عده ای نام این عمل را عوض کرده می گویند «ما که ترس نداریم، فقط کمی خجالتی هستیم.» این اشخاص باید بدانند که خجالت، همان ترس از مقابله و رویارویی با دیگران است و به هر حال در جامعه انسانی یک معضل بزرگ شناخته می شود.

در هر جامعه درصد قابل توجهی از کودکان، نوجوانان و بزرگ سالان بدون آن که تمایلی داشته باشند، ناخواسته خودشان را در حصاری از کم رویی محبوس و زندانی می کنند و شخصیت واقعی و قابلیت های ارزشمند ایشان در پس توده ای از ابرهای تیره کم رویی، ناشناخته می ماند. خجالت شکل واحدی ندارد، بلکه بسیار متنوع است و می توان عمیق و جدی یا ملایم و بی اهمیت باشد. حتی می توان گفت که ما به تعداد افراد خجالتی، خجالت داریم. درست است که برخی از تجلیّات مشکل خجالت در افراد مختلف به هم شبیه است، اما خجالت آن چنان با گذشته خاص شخص مرتبط است که می توان گفت هر کس خجالت خاص خود را دارد. گاهی اوقات رخداد مشخصی دلیل بروز خجالت است. در برخی دیگر از موارد، به ویژه اگر تجلیات خجالت خیلی ملایم باشد، به زحمت می توان منشأ آن را یافت. گاهی خجالت دلایل پنهان یا متعددی دارد که نمی توان به روشنی آن را تشخیص داد، چون برخی از جنبه های آن با ضمیر ناخودآگاه فرد رابطه دارد.

ترس و خجالت در روایات

امام حسن مجتبی (ع) می فرمایند: «جُبن آن است که در برابر دوستان جسور و در برابر دشمنان ناتوان باشی»!
امام علی (ع) می فرمایند: «شجاعت عزت حاضر است و جبن ذلت آشکار»!
نیز در جای دیگر می فرمایند: «شدت ترس از ناتوانی روحی و ضعف یقین سرچشمه می-گیرد»!
نیز در نهج البلاغه می فرمایند: «هنگامی که از چیزی می ترسی خود را در آن بیفکن که آن ترس، از خود آن سخت تر و وحشتناک تر است»!
باز امام متقین می فرمایند: «چه شجاع است انسان پاکدامن و چه ترسوست انسان مسئله دار»!
در حدیث دیگری از همان حضرت می خوانیم: «اگر اشیاء از هم جدا شوند صدق و راستی همراه شجاعت خواهد بود و ترس، همراه دروغ»!
نیز در جای دیگر می فرمایند: «شجاعت زینت است و ترس عیب است».
و نیز همان حضرت می فرمایند: «سخاوت و شجاعت صفات شریفی است که خداوند سبحان آن را در وجود کسانی که دوستشان دارد و آزموده است قرار می دهد».

کم رویی یکی از اختلالات روان شناسی است که نام علمی آن هراس اجتماعی است. افراد مبتلا به کم رویی از حضور در موقعیت های اجتماعی یا عمل کردی می ترسند. کم-رویی درجات مختلفی دارد، برخی از افراد کم رو از حضور در اکثر موقعیت های اجتماعی اجتناب می کنند و برخی دیگر، فقط از برخی از موقعیت ها مثل سخنرانی در جمع اجتناب می کنند. این افراد در صورتی که به اجبار در یک موقعیت اجتماعی قرار گیرند شدیداً مضطرب می شوند. کم رویی یک مشکل مزمن و بسیار ناتوان کننده است و به ندرت به صورت خود به خود درمان می شود. افراد مبتلا به کم رویی، مشکلات جدی در مسائل اجتماعی، شغلی و تحصیلی دارند. این اختلال به «اختلال از دست دادن فرصت ها» معروف است، چون فرد کم رو نمی تواند استعدادهایش را شکوفا کند و به موقعیت هایی که لیاقتش را دارد، برسد.

اضطراب اجتماعی

اضطراب اجتماعی نتیجه ای است از احتمال یا وقوع نوعی ارزیابی شخصی در موقعیت-های مختلف اجتماعی. به دیگر سخن فردی که دچار اضطراب اجتماعی است، هیچ گونه تمایلی به آغاز ارتباط با دیگران ندارد و با احساسی از ترس و پایداری غیر معقول، از هر موقعیتی که ممکن است در معرض داوری دیگران قرار گیرد، اجتناب می ورزد. برداشت یا تصور شخص از موقعیت های اجتماعی که احتمال دارد شخصیت او مورد سرزنش و ارزشیابی قرار گیرد، می تواند واقعی و یا خیالی باشد. در واقع شخصی که به شدت دچار اضطراب اجتماعی است، تصور می کند در هر موقعیت یا شرایط اجتماعی فرد یا افرادی به محض مواجه شدن با او رفتار و شخصیتش را مورد نقادی و ارزشیابی قرار خواهند داد و یا ممکن است طوری رفتار کند که مورد تحقیر دیگران واقع شود و در فشار و مخمصه قرار گیرد.

عقده حقارت

یکی از خصوصیات بارز آدمی، اجتماعی بودن اوست. ارزش ها همه، نسبی هستند و هیچ ارزش مطلقی برای آدمی نمی توان قائل شد. و این ارزش های ذهنی است که انسان ها را از یکدیگر متفاوت می کند. به عنوان مثال، فرض کنید شخصی پرش از ارتفاع جالب و استثنائی انجام داده و قهرمان شده است. او به عنوان بهترین پرنده در میان گروهی از انسان ها و آن هم برای مدتی کوتاه می تواند مطرح باشد و کاملاً مطمئن است که به زودی رکورد او شکسته خواهد شد؛ بنابر این ارزش عمل او نسبی است برای بررسی مسئله در یک زمینه عمومی تر، می توان گفت هر فردی همیشه نسبت بر بعضی، برتر و از گروهی کِهتر است. این مسئله نه تنها در یک گروه از انسان ها، بلکه در عین حال در تمام نظام های مشخص شده، صدق می کند. پرندۀ مورد نظر ما ممکن است دارای اطلاعات تاریخی بسیار قوی است، ممکن است در حل یک مسأله ساده جبر ناتوان باشد. فلان شخص پولدار ممکن است نتواند یک کار فنی بسیار ساده را انجام دهد. کِهتر یا برتر بودن نسبت به دیگران، به خودی خود، نه پیروزی بخش است و نه مایه ضعف. عقده حقارت از این وضعیت ایجاد نمی شود بلکه قول آدلر از تفکر منفی فرد نسبت به آن احساس، به وجود می آید، یک خجالتی به دلیل ضعف خود، افرادی که خیلی خوش مشرب و اجتماعی هستند را برتر می داند.
عقده حقارت معمولاً معلول یکی از علت های زیر است:
الف: حقارت جسمی؛ ب: اجبارهای دوران کودکی؛ ج: حقارت های محیطی؛ د: شکست های ایجاد شده.

– آیا در تن خود، نقطه ضعفی احساس می کنید؟
– قد خیلی بلند یا کوتاه دارید؟
– بینی بیش از اندازه بزرگ، صورت نا متناسب یا دندان های زشت و نامرتبی دارید؟
– آیا خیلی لاغر، یا بیش از حد چاق هستید؟
– آیا می لنگید؟

– آیا در زمان کودکی؛ اجبارهای خاصی از سوی والدین یا معلمین به شما تحمیل شده است؟
– آیا بدون هیچ نرمش و ملایمت؛ فقط با تنبیه و فشار بزرگ شده اید؟
– آیا شما را دائماً مجبور می کرده اند که کودک عاقلی باشید؟
– آیا در خانواده، فردی که دارای موقعیت اخلاقی، رفتاری و… بالاتری نسبت به شما بوده، وجود داشته است؟ در صورت مثبت بودن جواب، آیا اعضای خانواده همیشه رفتارهای شما را با او مقایسه می کرده اند و با سر کوفت به شما تلقین می کرده اند که هرگز مثل او نخواهید شد؟
– آیا با شما غالباً به عنوان احمق، بی شعور، ناتوان و بی مصرف رفتار کرده-اند؟
– آیا برادر یا خواهری که از شما با استعدادتر بوده و او را برای شما الگو قرار داده باشند دارید؟

– آیا در محیطی متحول شده اید که همان محیط قبلی بزرگ شدن شما نبوده است؟
– آیا همیشه با اشخاص ثروتمند و یا دارای مقام اجتماعی بالا همنشین بوده اید؟
– آیا شما از نظر شغلی همیشه با افرادی در تماس بوده اید که به نحو محسوسی از شما برتر بوده اند؟
– آیا دارای مقام یا وضعیت ویژه ای هستید که خود را لایق آن نمی دانید؟
– آیا علل دیگری نیز وجود دارد؟

– آیا در سلامت کامل به سر می برید؟
– در غیر این صورت، دقیقاً چه مشکلی دارید؟

اگر همیشه احساس ضعف، خستگی و کوفتگی می کنید، برای مراجعه به پزشک تردیدی به خود راه ندهید. شما تنها در صورتی می توانید خجالت خود را درمان کنید که از سلامت کامل برخوردار باشید.

– آیا ورزش می کنید؟ چه ورزشی؟
– در غیر این صورت، چه ورزشی را می توانید انجام دهید؟
استفاده از یک رشته ورزشی، بسیار مفید است. از میان ورزش های مناسب برای شما می توان پیاده روی، شنا، ایروبیک، شمشیربازی و تنیس را نام برد. (در صورت نیاز، با پزشک خود خود برای توصیه یک ورزش مناسب مشورت کنید.)

– آیا بدبین هستید؟ چرا؟
– آیا مشکلاتی داشته اید تعداد آن از میانگین آنچه برای انسان های معمولی اتفاق می افتد، بیشتر بوده است؟
– این سختی ها و مشکلات را به چه نسبت می دهید؟
– به نظر شما، چه چیزی می تواند روحیه شما را تقویت کند و به شما شجاعت بخشیده، اعتماد به خود را در شما به وجود آورد؟
– چگونه می توانید به این درک دست پیدا کنید؟
– آیا می توانید سریعاً به آنها برسید؟
اگر پاسخ مثبت است، از امروز شروع کنید.