تعریف انحراف جنسی
درمان انحرافات جنسی که یک نوع از اختلال جنسی است بعث میشود که که تمایلات جنسی فرد خارج از چارچوب رابطه جنسی طبیعی باشد. برای مثال تمایلات جنسی همجنس خواهانه (به جز افرادی که دارای نقص جسمانی می باشند)، خود ارضایی، مازوخیسم جنسی یا خود آزاری جنسی، سادیسم جنسی یا دیگر آزاری جنسی، فتیشیزم یا شئ پرستی جنسی (لذت جنسی از پای جنس مخالف و اشیا مرتبط)، حیوان خواهی یا زوفیلیا، کودک آزاری یا پدوفیلیا، مبدل پوشی یا ترنسوتیزم، خود نمایی جنسی یا اگزیبیشنیزم، چشم چرانی یا تماشاگری جنسی یا وویریسم اسکوپوفیلیا و … .
علل اختلالات و انحرافات جنسی
بطور کلی علت همه اختلالات و انحرافات جنسی در صورتی که مشکل جسمانی و پزشکی خاصی وجود نداشته باشد بر میگردد به عوامل روانی و تجربیات تلخ و یا شیرین گذشته فرد. بطور کلی یکی از عوامل مهم اختلالات و حتی انحرافات جنسی عامل افسردگی است (این اظهار نظر با توجه به تجربیات بالینی بسیار زیادی است که تا کنون با افراد مختلفی از این دسته بدست آمده است). به اعتقاد من همانطور که در بخش افسردگی گفته شد افسردگی یک پریشانی روانی است که می تواند هم در رفتار و افکار و احساسات فرد آشکار باشد و یا می تواند بصورت پنهان وجود داشته باشد (مثلا چرا یک فردی که کاملا سرحال و با نشاط است ناگهان میبینیم یکروز بعد خود کشی کرده). بنابراین بسیاری از مشکلات و اختلالات رفتاری و ذهنی در ذهن عامه مردم و حتی شاید بسیاری از متخصصین علوم رفتاری و روانشناسی که آنرا افسردگی نمی دانند اما در واقع علامتی از افسردگی باشد که فرد آن را دارا می باشد. برای مثال فردی که دچار افسردگی است این افسردگی حالات بی حوصلگی، بی حالی، لذت نبردن از زندگی و … و همچنین بی میلی و یا مشکلات جنسی (که فرد آنرا افسردگی نمیداند) را بهمراه دارد. دومین عامل اختلالات و انحرافات جنسی بر می گردد به تجربیات دوران گذشته.تجربیات دوران گذشته در سرنوشت فرد بسیار اثر گذار است. چند مثال برای تفهیم مطلب. پسر بچه چهار ساله ای که در کف اتاق دراز کشیده ناگهان پاهای خواهر خود و ناخن های لاک زده او را می بیند و برایش جذاب و زیبا بنظر می رسد و آن را می بوسد و یا لیس می زند. این پسر بچه چهار ساله در سن سی سالگی با مشکل فتیشیزم و یا پا پرستی که برایش مشکلات زیادی در ارتباط با جنس مخالف فراهم نموده برای درمان مراجعه می کند که علایمی از افسردگی را نیز بهمراه داشت. مردی با همسر خود دچار اختلافات خانوادگی و نزاع می شود. و پس از مدتی مجددا با هم آشتی می کنند. اما پس از آن بطور کلی تمایل جنسی خود را به همسرش از دست می دهد. جالب اینکه پس از مدتی با خانمی آشنا میشود و با او ازدواج می کند بدون هیچگونه مشکلی. اما پس از مدتی مجددا بعد از یک مشاجره و نزاع توان جنسی خود را از دست می دهد. و بسیاری از موارد مشابه دیگر:
پیآمدهای اختلالات و انحرافات جنسی
پیامدهای این اختلالات با توجه به مسایل فرهنگی و شخصیتی و یا به عبارتی از فرهنگی به فرهنگ دیگر و از شخصی به شخص دیگر متفاوت می باشد. بطور کلی پیآمدهای اختلالات و انحرافات جنسی باعث افسردگی و حالات روانی مرتبط با آن ، روابط اجتماعی مختل، فرو پاشی کانون گرم خانواده، و مشکلات کاری ویا آینده ای گنگ و تاریک برای آن فرد می گردد. برای مثال فردی که دارای تمایلات همجنس خواهانه است ممکن است درفرهنگی دچار افسردگی گردد اما درفرهنگ دیگری دچار چنین اختلال عاطفی نگردد. و همینطور در موارد دیگر.
درمان اختلالات و انحرافات جنسی با هیپنوتیزم درمانی(هیپنوتراپی)
تمامی اختلالاتی که منشاء روانی دارند بوسیله هیپنوتیزم یا هیپنوتراپی و مشاوره روانشناسی و روان درمانی قابل درمان میباشند. همچنین همه اختلالات و انحرافات جنسی همچون ناتوانی جنسی، زود انزالی، دیر انزالی و عدم انزال، بی میلی و سرد مزاجی جنسی ،عدم ارگاسم، ترس یا فوبی جنسی، واژنیسم یا درد جنسی، همچنین انحرافات جنسی مانند تمایلات همجنس گرایانه، وسواس جنسی، فتیشیزم جنسی، مازوخیسم جنسی، سادیسم جنسی، و غیره که منشاء روانی دارند نیز قابل درمان هستند. ما در ادامه مطلب هر یک از اختلالات و انحرافات جنسی فوق را بصورت جداگانه و قابل فهم توضیح داده و تشریح خواهیم نمود و برای هر یک از آنها چند نمونه از موارد درمان شده را ذکر خواهیم کرد.
تمایلات همجنس گرایانه و هیپنوتیزم درمانی (هیپنوتراپی):
تمایلات همجنس گرایانه یا همجنس خواهی نوعی انحراف جنسی است که فرد علی رغم سلامت جسمانی به همجنس خود تمایل جنسی پیدا می کند.این تمایلات همجنس خواهانه می تواند یا به صورت افکار وسواس گونه جنسی به همجنس باشد و یا انجام عمل جنسی برای رسیدن به لذت جنسی باشد.
از جمله مهمترین عوامل تمایلات هم جنس خواهانه تجربیات دوران گذشته فرد مانند تجاوز جنسی، تجربیات همجنس بازی توام با کنجکاوی دوران خرد سالی، عدم توانایی در ایجاد ارتباط با جنس مخالف، و متاسفانه نگرش حمایت آمیز و همچنین قانونی جلوه دادن همجنس بازی در بعضی از جوامع و غیره می باشد.
به نظر می رسد که تمایلات همجنس خواهانه تشابه بسیار زیادی با اعتیاد دارد. یک فرد معتاد هم دارای وابستگی روانی و هم جسمانی به مواد مخدر می باشد. در واقع فرایند اعتیاد به این صورت است که فرد معتاد پس از مصرف مواد و اولین تجربه لذت بخش روانی وابستگی جسمانی به آن مواد پیدا می کند. و یک فرد همجنس خواه نیز پس از تجربه هم جنس بازی تغییر و تحولات جسمانی (عادت جسمانی) در او به وجود می آید و پس از آن از نظر روانی در او وابستگی و میل به همجنس بوجود می آید.
درمان: در صورتی که فرد تمایل به درمان داشته باشد به راحتی می توان بوسیله هیپنوتیزم درمانی و مشاوره روانشناسی و روان درمانی تمایلات همجنس خواهانه را از بین برد و تمایل به جنس مخالف را در فرد به وجود آورد.
وسواس جنسی و هیپنوتیزم درمانی (هیپنوتراپی):
به اعتقاد من افکار و اعمال وسواس گونه بسیار زیاد هستند. در ارتباط با مسایل جنسی هم افکار و اعمال وسواس گونه زیادی در موارد مختلف وجود دارد که هم می تواند انحراف باشد و هم اختلال. که شاید تفکیک آنها در اینجا اهمیت زیادی برای ما نداشته باشد (البته همه آنچه که در اینجا گفته می شود بر اساس تجربیات بالینی است). انواع وسواس جنسی که از نظر کمیت و کیفیت در افراد متفاوت بسیار متفاوت است. تنوع وسواس گونه در ایجاد ارتباط جنسی با افراد متفاوت از جنس مخالف که پس از آن فرد احساس گناه و ناراحتی و پشیمانی می کند. این افراد گاهی اوقات رابطه را تا حدی پیش می برند ولی پس از آن بدون انجام کاری عقب نشینی می کنند. گاهی اوقات فردی فقط وسواس بیان کلمات جنسی را دارد. انواع دیگر وسواس جنسی، وسواس افکار جنسی در هنگام صحبت با جنس مخالف یا حتی موافق می باشد. یکی دیگر از انواع وسواس جنسی خود ارضایی می باشد و غیره.
یکی از عوامل این اختلال افسردگی است. به هرحال همچون دیگر اختلالات روانی-جنسی، مشاوره روانشناسی و هیپنوتیزم درمانی (هیپنوتراپی) بهترین روش درمان این اختلال می باشند.
شیء پرستی یا پا پرستی جنسی (فیتیشیسم جنسی)و هیپنوتیزم درمانی (هیپنوتراپی):
شیئ پرستی، بت پرستی، پا پرستی (فوت فتیش) یا عضو پرستی و غیره انحراف جنسی است که فرد بوسیله دیدن و لمس کردن آنها از نظر جنسی تحریک و با آنها لذت جنسی می برد. فرد فتیش قادر به لذت بردن و تحریک جنسی از راه طبیعی نیست.
علل این انحراف یا بیماری جنسی بر می گردد به تجربیات گذشته فرد، مثلا” اولین تجربه خوشایند حتی بدون لذت جنسی حتی با محارم و نزدیکان خود. چنین فردی ممکن است در آینده دچار مشکل فتیشیزم شود. غالبا” این افراد از افسردگی و از عدم اعتماد به نفس رنج می برند.
همچون دیگر اختلالات روانی مشاوره و روان درمانی و هیپنوتیزم درمانی می تواند بهترین روش درمانی برای این انحراف باشد. نمونه های درمان شده از این نوع انحراف بسیارند.
مازوخیسم جنسی (خودآزاری ) و هیپنو تیزم درمانی (هیپنوتراپی):
مازوخیسم به معنی آزار و آسیب رساندن به خود می باشد. اما در ارتباط با مسایل جنسی فرد مازوخیست برای لذت بردن جنسی نیاز دارد تا از سمت شریک جنسی خود تا سرحد زخمی شدن و خون آلود شدن آسیب ببیند.
علل مازوخیسم علاوه بر تجربیات گذشته فرد خشم فرو داده شده نسبت به خود می باشد که در واقع با آسیب رساندن به خود احساس آرامش می کند. و در ارتباط با مسایل جنسی با آسیب دیدن از طرف جنس مخالف از رابطه جنسی لذت می برد. البته شریک جنسی فرد مازوخیست حتما” باید فردی با انحراف سادیسم باشد.احتمال می رود که درصد افراد مازوخیست نسبت به سادیست کمتر باشد. این افراد دارای افسردگی نیز می باشند.
روان درمانی و مشاوره روانشناسی و هیپنوتیزم درمانی قوی ترین و سریع ترین روش درمانی برای درمان مازوخیسم جنسی می باشند.
سادیسم جنسی (دیگر آزاری) و هیپنوتیزم درمانی (هیپنوتراپی):
بر خلاف مازوخیسم جنسی، که لذت جنسی از طریق آزار دیدن جنسی از سمت جنس مخالف حاصل می شود، سادیسم جنسی از طریق آزار رساندن جنسی به جنس مخالف لذت جنسی حاصل می گردد. تداوم رابطه این دو بستگی به مازوخیست بودن یکی و سادیست بودن دیگری دارد.
علل سادیسم جنسی همچون مازوخیسم است با این تفاوت که فرد سادیست با اعمال پرخاشگرانه که آن هم ریشه در افسردگی دارد به لذت جنسی می رسد.
درمان سادیسم جنسی همچون مازوخیسم جنسی بوسیله روان درمانی و هیپنوتیزم درمانی امکان پذیر است.
بسیاری از اختلالات و انحرافات جنسی دیگر و هیپنوتیزم درمانی:
اختلالات و انحرافات جنسی زیادی وجود دارد که شاید اهمیت آنها کمتر از اختلالات و انحرافات جنسی که در این سایت بطور جداگانه تشریح شدند نباشد. و دلایل و عللی که باعث این اختلالات و انحرافات می شوند تقریبا” مشابه هم هستند و درمان آنها نیز با روش درمانی تشریح شده در این سایت امکان پذیر می باشد. در اینجا این اختلالات و انحرافات را نام برده و تعریف می نماییم.
انحراف جنسی خود ارضایی (masturbation-ماستربیشن):
این انحراف یک رفتار جنسی انحرافی است که فرد با تحریک جنسی آلت تناسلی خود بصورت خیالی با فردی که دوست دارد شریک جنسی او باشد، سعی در ارضای جنسی خود می نماید.
خود ارضایی جنسی در صورتی که بصورت مکرر انجام بگیرد و وسواس گونه باشد به طوری که فرد نتواند از آن دست بکشد بیماری محسوب می شود و نیاز به درمان دارد.
خود ارضایی برای کسانی که دست یابی به جنس مخالف (طبیعتا” به صورت شرعی) ندارند، در صورتی که کنترل شده باشد (برای مثال هر چند هفته یکبار)، اشکالی ندارد اما باز انحراف محسوب می شود.
انحراف جنسی کودک آزاری (pedophilia-پدوفیلیا):
این انحراف زمانی انحراف محسوب می شود که فرد در تخیلات روانی خود کودک را یک ایده آل جنسی در ذهن خود می پندارد و هنگامی که شرایط مهیا باشد به آن عمل اقدام می ورزد و این یک بیماری روانی است و قابل درمان نیز می باشد. البته کسی که فقط برای یک یا چند بار مرتکب این عمل شود انحراف محسوب نمی گردد. به هر حال این عمل در هر حالت به اعتقاد من جرم محسوب می شود.
انحراف جنسی حیوان خواهی (zoophilia-زوفیلیا):
حیوان خواهی زمانی انحراف محسوب می شود که علی رغم مهیا بودن شرایط روابط جنسی طبیعی برای فرد، با این وجود او در تخیلات خود ارضاء شهوانی با حیوان را ترجیح می دهد. رابطه جنسی با حیوان در صورت مهیا نبودن شرایط رابطه جنسی طبیعی انحراف محسوب نمی شود اما کاری است غیر اخلاقی.
انحراف جنسی مبدل پوشی (transvetism-ترانسوتیزم):
نوعی انحراف جنسی که بیشتر در مردان مشاهده می شود. این دسته از افراد با پوشیدن لباس زنانه و معمولا” پس از آن به خود ارضایی می پردازند که در این صورت هم خود را فاعل و هم مفعول تصور می کنند.
انحراف جنسی چشم چرانی (ویریسم-voyeurism):
نوعی انحراف جنسی که با نگاه کردن و یا دید زدن به جنس مخالف که معمولا” یک عادت یا یک انحراف رفتاری-جنسی است فرد به ارضای شهوانی می رسد. نگاه گذرا با این انحراف کاملا” متفاوت است و انحراف محسوب نمی شود.
انحراف جنسی نمایش گری یا عورت نمایی(exhibitionism-اگزیبیشنیزم):
انحرافی است که فرد با نشان دادن اندام جنسی خود به لذت جنسی می رسد.
انحراف جنسی هرزه گویی تلفنی یا کامپیوتری (scatologia):
انحرافی جنسی است که در آن فرد یا بدون تمایل جنس مخالف و یا با میل و رغبت جنس مخالف به صورت تلفنی از الفاظ و کلمات وقیحانه و جنسی برای ارضای تمایلات شهوانی خود که معمولا” به همراه خود ارضایی است استفاده می نماید.
مطالب مرتبط:
اکثر اختلالات جنسی از قبیل ناتوانایهای جنسی، اختلال انزال ( که شامل زود انزالی و دیر انزالی وعدم انزال را شامل می شود ) ، سرد مزاجی جسی زنان و انحرافات جنسی مانند تمایلات هم جنس گرایانه وسواس جنسی و غیره ریشه ذهنی داشته و بیشتر بر اثر تجربیات دوران گذشته می باشد. که در ذهن ناخودآگاه بصورت یک لذت یا درد نابهنجار باقی می ماند. این گونه از مشکلات در صورتی که فرد مایل به درمان آن باشد با توجه به تجربیات درمانی این درمانگر بخوبی قابل درمان است .و هیپنوتیزم درمانی می تواند یکی از قوی ترین روش های درمانی برای این گونه مشکلات باشد .
1 – یکی از انواع اختلالات جنسی ، ناتوانی جنسی است که مختص مردان می باشد . ناتوانی به معنی عدم توانایی در نعوظ یا Erection به منظور ایجاد رابطه جنسی معنی می دهد . چنین اختلالی واقعا ناراحت کننده و زجر آور و …. می باشد . به غیر از عوامل پزشکی که در صد کمی را در بر می گیرد ، بیشترین عوامل عامل روانی عامل روانی تشکیل می دهد . عوامل ناهشیاری چون خشم ، احساس گناه ، افسردگی ، غمگینی ، استرس و اضطراب ، عدم اعتماد به نفس و … به طرز بسیار موثری در ایجاد اختلال نعوظ دخالت دارد.
2 – اختلال انزال دو نوع می باشد : اختلال انزال زود رس و اختلال انزال دیر رس .
الف : اختلال انزال زود رس : اختلال انزال زود رس یا زود انزالی ( premature ejaculation ) اختلالی است که در آن جنس مذکر در هنگام Intercourse یا مقاربت با شریک جنسی خود قادر به کنترل احساسات و هیجانات خود نبوده و در نتیجه انزال قبل از Orgasm یا اوج لذت جنسی ( خانم ها ) انجام می پذیرد که برای هردو طرف ناراحت کننده خواهد بود . همانطور که گفته شد بیشترین عامل اثر گذار عامل روانی است و غالبا دارو ها بی اثر و یا اثر موقت دارد .
3 – انزال دیر رس یا دیر انزالی delayed ejaculation که در این حالت انزال بسیار دیر و یا اصلا صورت نمی گیرد .
4 – سرد مزاجی یا frigidity یا بی میلی جنسی به معنی عدم تمایل جنسی و یا لذت نبردن از رابطه جنسی که می تواند مقاربت دردناک نیز به همراه داشته باشد .
5 – فوبی یا ترس جنسی ( sex یا Intercourse phobia ) به معنی ترس از رابطه جنسی یا مقاربت جنسی با شریک جسی خود که غالبا افرادی پیدا می شوند که سالها از ازدواج آنها می گذرد اما هنوز رابطه جنسی صورت نگرفته است .این مسئله بیشتر در مورد زنان صدق می کند ، اما تا حالا مردان زیادی هم مشاهده شده اند که آنها هم به محض نزدیک شدن اریکشن ( نعوظ ) خود را از دست می دهند ،البته این مشکل با ناتوانی جنسی فرق می کند .
بطور کلی علت فوبی یا ترس از رابطه جنسی بر می گردد به عواملی چون ، مورد تجاوز قرار گرفتن ، بزرگ نمایی رابطه جنسی ، تجربیات تلخ گذشته ، شنیدن خاطرات تلخ جنسی دیگران ، اولین تجربه جسی تلخ ، اولین رابطه جنسی دردناک و … .
6 – وسواس جنسی : که در این اختلال فرد غلی رغم میل باطنی خود با جنس مخالف ارتباط جنسی بر قرار می کند و از اینکه قادر به کنترل خود نیست احساس گناه می کند . این اختلال یکی از انواع وسواس فکری و عملی می باشد . حد اقل 4 الی 5 مورد توسط این درمانگر تحت درمان بوده اند .
انواع انحرافات جنسی :
1 -همجنس گرایی یا همجنس خواهی : Homosexuality desire
2 – خود ارضای: Masturbation
3 – حیوان خواهی : Zoophilia
4 – سادیسم جنسی ( لذت بردن با آزار جنسی به دیگری ) . Sexual Sadism
5 – مازوخیسم جنسی ( لذت بردن جنسی به همراه آزار دیدن ) .sexual Masokhism
6 – لذت بردن بوسیله بدن نمایی : Exhibitionism
7 – فیتیشیزم ( fetishism ) یا لذت بردن جسی با استفاده از لباس جنس مخالف به عبارتی شی دوستی
8 – مبدل پوشی ( Transvetism ) که لذت جنسی بوسیله پوشیدن لباس جنس مخالف می باشد
9 – کودک آزاری ( Pedophilia )
10 -چشم چرانی
و بسیاری دیگر
همه این اختلالات قابل درمان است .
جوانی با مشکل اعتیاد به خود ارضایی و یا استمناء و همچنین خودآزاری جنسی و یا مازوخیسم جنسی بصورت ذهنی در هنگام خودارضائی یا استمناء و همچنین خجالت و ترس از حضور ذر جمع به عبارتی سوشال فوبیا، حالات افسردگی شدید، و استرس و اضطراب علاوه بر افکار خودکشی که همه اینها در اثر یک تجربه تلخ جنسی دوران کودکی (کودک آزاری)شروع می شود.
این آقای 28 ساله ضمن اینکه دز طی جلسات درمانی بهبودی پیدا می کند.در نهایت در جلسه پایانی چنین گزارش می دهد:
دیگر افکار وسواس گونه خودآزاری جنسی یا مازوخیسم را در هنگام خودارضایی ندارم بهبودی حاضل شده تعداد خودارشائی یا استمناء بسیار کاهش پیدا کرده حالات اعتماد به نفس ام بهتر شده است.ترس از جمع کاهش پیدا کرده استرس و اضطراب احساس می کنم به حد طبیعی رسیده حالات افسردگی کاملا از بین رفته و به زندگی بسیار امیدوار و احساس بسیار خوب و مثبتی دارم .
وبسیاری از موارد مشابه دیگر..
انحراف جنسی در معنای عام آن رفتار و فانتزیهای جنسی مخالف تصورات اخلاق عمومی است. روانکاوی معنای دقیقتر بدان میبخشد و از زمان فروید انحراف جنسی به معنای حاکمیت یک حالت و بخش و فانتری جنسی بر کل فعالیت جنسی و عشقی فرد بیمار است.
یعنی به جای آن که حالات و رفتارهای اروتیکی، مثل تننمایی به معشوق (اکسهیبیسونیست، شرمگاهنمایی) نگریستن عاشقانه و یا اروتیکی و یا چشمچرانی به معشوق (وویریسم) فانتریها و رفتارهای مازوخیسیتی و سادیستی در اروتیک و عشق از گاز گرفتن معشوق تا بازی قدرت در رابطه جنسی و عشق جنسی، به سان مراحل مختلف و فانتزیهای مختلف یک عمل جنسی و اروتیکی و در خدمت دستیابی نهایی به ارگاسم و یگانگی مشترک باشند، خود را به هدف و مقصود عمل جنسی و یا در معنای کلیتر عمل عشقی تبدیل میسازند.
حتی اشکال بسیار بیمارگونه انحرافات جنسی از قبیل بچهبازی، حیوانبازی و یا رابطه جنسی با لاشهها در درون خویش حکایت از فانتزیهایی انسانی در پی عشق و اروتیک میکنند که در مسیر انحرافی و جابهجایی مطلوب تمنا قرار گرفتهاند.
قدرت نگاه فروید و روانکاوی اما ابتدا در این موضوع قرار دارد که فاصله دروغین میان انسان سالم و انسان بیمار، میان انسان اخلاقی و انسان منحرف جنسی را میشکند و به قول فروید و نیز ملانی کلاین نشان میدهد که انسان در واقع یک «منحرف جنسی چندگانه» است. زیرا یکایک ما هم علائق و رفتارهای تننمایانه، هیزچشمانه، مازوخیسیتی و سادیستی داریم و یا تکه لباسهایی از معشوق و یا ایدهآل هنری خویش را میپرستیم و حالات ف.ت.ی.شیستی (بتوارگی) داریم.
با این شکاندن مرز میان اخلاق و وسوسه و تبدیل هر دو به دو قدرت انسان و به سان قدرت «فرامن» و قدرتهای ضمیرناآگاه انسان، روانکاوی گام اول مهم برای شکاندن چرخه اخلاق – وسوسه و ایجاد یک فردیت یا «من» قوی را به وجود میآورد. فردیتی که قادر است با به دست گرفتن این قدرتهای خویش در خدمت «اصل واقعیت» خویش به سعادت فردی و اروتیکی و عشقی بیشتر دست یابد و مرتب تحول یابد.
در معنای روانکاوی فروید و نیز مکتب «روانشناسی من» دخترش آنا فروید و دیگران، انحراف جنسی در واقع ساختاری مثل نوروز دارد و نشان میدهد که منحرف جنسی در واقع محرومیت از مادر و بهشت جاودانه و قبول قانون و گذار مثبت ادیپی را پذیرفته است؛ اما هنوز در خویش فانتزیهایی در پی بازگشت به آغوش مادر و نفی پدر دارد که نمیتواند آنها را تعالی و به تمنای مدرن و فردی خویش تبدیل کند. تمنایی که مرتب قابل تحول است و فانتزیهای نو میآفریند.
از این رو منحرف جنسی با تثبیت در حالات ماقبل ادیپالی و تکرار این حالات مانند حالات سادیستی و تننمایی در واقع در حال تکرار هراسهای ادیپالی خویش و فانتریهای کودکانه خویش است و تا زمانی که به این تحول و تبدیل فانتزیها به تمنای مدرن و فانی خویش دست نیابد، محکوم به تکرار است. زیرا او از طریق این حالات در پی حس دوباره بهشت گمشده و تمتع نارسیستی بیمرز و نفی فانی بودن و نیازمند بودن به عشق و دیالوگ با دیگری است.
در نسل دوم روانشناسی ما به «روانشناسی خود» روانکاوانی مثل کوهوت، کهلبرگ و دیگران دست مییابیم که در انحرافات جنسی علائم اختلالات عمیق نارسیستی و ناتوانی از ایجاد یک «خود» سالم و توانا به عشق به خویش وبه دیگری را، در نتیجه روابط غلط دوران کودکی میبینند.
منحرف جنسی در این معنا در حال تکرار سناریوهای روابط غلط قدیمی با مادر و پدر و یا چون سادیست در پی ایجاد یک احساس اعتماد به نفس شکوهمند موقت و دروغین، ایجاد یک «خود» خودبزرگبین بینیاز به غیر و یا به شکل مازوخیست در پی یکی شدن با تصویر بزرگشده «اولیاء درونی» قوی و شکوهمند و فرار از حس پوچی و هراس درونی و غیره است.
در این معنا انحراف جنسی حکایت از یک «کمبود» میکند و یا به قول روانکاو معروف اشتولر در مواردی مثل سادیسم حکایت از «شکلی از نفرت اروتیکی» و تکرار یک کابوس کودکی خویش و نفی معشوق و تبدیل دیگری به ابژه نفرت خویش میکند